یونا

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۶ ق.ظ

امشب

شب در تاریکی به دستم نگاه می کنم و دوستش دارم.این دست زشت .با رگ های برآمده ی آبی.استخوانی و بی رنگ.با ناخن های نامرتب و معمولی .حالتش را دوست دارم. بی پناهی اش را وقتی در تاریکی ست.وقتی نور از پشت پرده ی سفید بر آن می تابد.وقتی کار می کند.وقتی می نویسد.وقتی درد می کشد.وقتی  فنجان جای را گرفته است.وقتی منتظراست انگار که تب دارد.








موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۲۹
یونا یونا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی