يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۵ ق.ظ
روزگار بهانه و تشویش
هیچ چیز مهم نیست جز چیزهای کوچک.جز بیتی که تو برایم می نویسی و می فرستی.جز آن لبخند که همیشه زیباست.جز این چای و این کتاب که امروز در دستان من است.یادم می آید پنجره ی رو به کوه.درخت هایی دیگر بر و بار ندارند.کوه آن سو ها همیشه هست.ایستاده و نگاه می کند.ابرها.خانه های دور.
۹۶/۱۰/۲۴