شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۵۷ ب.ظ
امروز
شب که می شود.شب که می شود.انگار روز را می گذاری زمین.زود شام می دهی.نگاهت به کتاب نخوانده است.دلت به آمین نگفته.سر بر بالش می گذاری.آمین به این سکوت که خیابانش به حساب نمی آید.آمین به این تاریکی که هراسی ندارد.روز به ابرها و خط سفید آسمان نگاه می کنی .عبور تو از روزگار من.شب که می شود دوست داری بخوابی.دوست داری از سمتی از دنیا پیامی برسد.شب را هزار بار می خواهی .روز را نه.
۹۶/۱۱/۱۴