یونا

چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ب.ظ

اکنون

ناگهان است.قرار نبوده است مثل صدای دوستی از فاصله ی شهرها که از رنج هایش می گوید و می خندد.ناگهان است.مثل هم او که تنها مانده است.یادم می آید شیدایی هامان.یادش می آید و می خندد.ناگهان است.مثل این سردرد.نشسته ام که برود این سردرد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۰۹
یونا یونا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی