چهارشنبه, ۶ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ ق.ظ
بی پاییز.
اشیا خسته ام می کنند.همین های همیشه.که تنها منتظران منند.این یاس مداوم طولانی پرتکرار بی باز گشت.این لب های به خشم بسته .این چشم های به اشک .این درخت ها که پاییزشان مرده است.این صدای صندلی که ناگهان کسی از آن برمی خیزد.این من که صبح به یاد می آورم همه ی دیروزها را. وقفه ها.وقفه های نوشتن.وقفه های ضربان قلب.وقفه های خموشی.
۹۶/۱۰/۰۶